عاشقانه خزان - شعر و شاعری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امّا حقّ شما برمن . . . این است که به شما بیاموزم تا نادانی نکنید و ادب آموزمتا بدانید . [امام علی علیه السلام]

شعر و شاعری

Powerd by: Parsiblog ® team.
خزان(دوشنبه 86 اسفند 13 ساعت 10:19 عصر )

مگر چه گفت به گوش درخت باد خزان
که روی زرد نمود و تکید و شد لرزان؟

کدام صاعقه زد بر خیام خرمن دشت
که سوخت رونق اردیبهشت و تابستان؟

نسیم می بتکاند تن صنوبر و بید
چنان که می بتکانند پیکر مستان

مگر چنار تب آلوده است از تف مهر
که سرخ می شودش چهره د رمه آبان؟

نثار زرنگر، از دست برگ بر سر این
طلوع رنگ ببین هر طرف ز پیکر آن

به صحن باغ نگر، برکه ی مدور آب
ز برگ زیز خزانی، شده ست آتشدان

زمین چو سینه ی سهراب زیر جوشن برگ
فرو نشسته در آن، ناوک صنوبر و غان

کدام دیو و دد آیا ملول کرد انار
که بر فروخته چندین چراغ در بستان

چنین خموش چه مغموم می خرامد رود
چو اشک من به هنگتم رفتن یاران

دل من است مگر صخره بر کناره ی رود
سیاه و ساکت و سرد اوفتاده بی سامان

خیال عاصی و مغشوش و بر گسسته ی من
به یال ابرک صد پاره، می رود نالان

خزان جور اگر بسترد ز شاخت برگ
شکیب می کن و ستوار چون درخت بمان!

مگر چو برگ فروزی به باغ شعله ی رنگ
مگر چو بید کنی گیسوان شاخ، افشان

دوباره رحل اقامت فکن به جانب راغ
دمی به دشت بپای و گهی به باغستان

ببر به باغ سبویی شراب شعر و از آن
تف درون به کنار خزان کمی بنشان

ز روی زردی برگ درخت عبرت کن
به سرخ و زرد جهان دل مبند و اهل جهان

علی موسوی گرمارودی


» محمد باقری و حسین
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سال نو مبارک
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 6  بازدید
بازدیدهای دیروز: 6  بازدید
مجموع بازدیدها: 19380  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

شعر و شاعری
محمد باقری و حسین
به وبلاگ ما خوش آمدید.در این وبلاگ ما به ساخت شعر می پردازیم.در ضمن با نظرتان این وبلاگ به روز میشه نه به وسیله ی ما
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «
 
پروانه وار